سؤال :
من جووني هستم كه خيلي اعتمادبه نفسم پايينه البته نه همه جا. گاهي اوقات دربيان مطالب كم ميارم وترجيحاسكوت ميكنم. ميخواستم خواهش كنم راه حلهاي قرآني بهم بدين. چون قرآن انسان سازه.
جواب :
خوشحاليم بار ديگر شما مخاطب ما هستيد اميدواريم راهنماي خوبي در رابطه با اين موضوع براي شما باشيم. سوال شما در عين ساده بودن داراي ابهام است. زيرا شما موقعيتهايي كه اين حالت را نداريد را بيان ننموديد. در ضمن دليل اينكه اعتماد بنفس خود را پايين ميدانيد چيست؟ اگر واقعا اعتماد بنفس شما پايين است همه جا اينگونه است و نمي توان در موقعيتهاي مختلف حالات متفاوتي داشته باشد. شايد علت سكوت شما در اين موقعيتها نداشتن اطلاعات كافي در زمينه موضوع مورد بحث است گاهي هم احساس اينكه ديگران با شما هم عقيده نيستند و مورد تاييد قرار نمي گيريد عاملي براي سكوت مي شود و گاهي اضطراب اجتماعي و... عاملي براي سكوت شما مي شود لذا موقعيتهاي مختلف راهكارهاي خاص خود را مي طلبد. اگر احساس مي كنيد كه مورد تاييد قرار نمي گيريد و اطرافيان با شما هم عقيده نيستند به سابقه سوالات خود مراجعه نماييد و بار ديگر راهكارهاي بيان شده را عملي سازيد. اما در مجموع مي توانيد راهكارها و مطالبي را در قالب جند نكته و راهكار خدمتتان بيان مي داريم را در زندگي خود عملي سازيد. نكته اول: همانطور كه مي دانيد زير بناى احساسات انسان افكار او است، اگر اين افكار منفى باشد، احساسات او نيز منفى و تخريب گر خواهد بود. اگر بتوانيد افكار منفى را تبديل به افكار مثبت كنيد، اين حالت هم از بين مىرود.چند نمونه از افكار منفى كه منجر به ترس از سخن گفتن در حضور جمع مىشود عبارت است از: «اگر من صحبت كنم، مىترسم نتوانم نظراتم را به روشنى بيان كنم و عصبى و مضطرب شوم »؛ «من نبايد كم بياورم و مضطرب شوم»، «اگر نتوانم درست صحبت كنم، همه مرا مورد تمسخر قرار مىدهند»؛ «اين اتفاق نشان مىدهد من آدم بىعرضه و حقيرى هستم» و... براي حل اين علت از گفتگوي دروني(Self-talk) استفاده كنيد: از گفتگوي دروني به عنوان وسيله اي براي مقابله با فرضيات مخرب استفاده كنيد. تمرين كنيد تا مچ خودتان را در حين اين فرضيات بگيريد. بعد به خودتان بگوييد بس كن! و آن را با يك فرضيه منطقي تر جايگزين كنيد. اگر شما بتوانيد اين افكار منفى را تبديل به افكار مثبت كنيد، يقيناً مشكلتان حل خواهد شد؛ يعنى، به جاى اينها اين گونه فكر كنيد: «اگر من صحبت كنم ممكن است ابتدا عصبى و مضطرب شوم، اما اين طبيعى است، وقتى شروع كردم، آرامش بيشترى پيدا مىكنم. من همه چيز را نمي دانم البته ديگران هم مثل من هستند، اما مىتوانم نقطه نظرهايم را ارائه دهم». «هيجان داشتن اشكال ندارد؛ همه ما در اين موقع چنين احساسى پيدا مىكنيم».اينكه چرا بايد اين طور فكر كنيم، به اين دليل است كه ما اگر در مقابل اضطراب خود مقاومت كنيم، وضع بدتر مىشود. پس بايد آن را بپذيريم؛ ولى بزرگ نمايى نكنيم. در مورد اين فكر منفى - كه ممكن است شما را مسخره كنند - به خود بگوييد: «لازم نيست همه مردم دنيا مرا قبول داشته باشند، زيرا من هرگز انسان كاملى نيستم؛ پس طبيعى است كه مورد تمسخر عدهاى باشم». در مورد اين فكر منفى - كه آدم بىعرضه و حقيرى هستيد - به خود بگوييد: «هيچ رابطهاى بين خوب حرف زدن در جمع و اينكه من يك انسان حقير و بىارزش و بىعرضه باشم، وجود ندارد. اين فرض غلط است كه اگر عدهاى مرا قبول ندارند و حقير مىپندارند؛ همه مردم مرا حقير بپندارند و هيچ كس مرا دوست نداشته باشد».بنابراين ما مىتوانيم با اصلاح افكار منفى خود، بسيارى از احساسات نادرستمان را - كه برخاسته از اين افكار منفى است - از بين ببريم. نكته دوم: يكى از ابعاد وجودى انسان كه بايد در محيط خانه و مدرسه متناسب با ساير ابعاد رشد كند، بعد اجتماعى است. انسان موجودى اجتماعى است و بايد در بستر اجتماع با همنوعان خود زندگى كند. براى اينكه بعد اجتماعى انسان رشد كند و در صحنههاى گوناگون بتواند با ديگران روابط مناسبى داشته باشد بايد مهارتهاى اجتماعى را ياد بگيرد. بعضى خانوادهها و يا بعضى از معلمان و مربيان دوران كودكى و نوجوانى، زمينه رشد و شكوفايى كودك را آن طور كه بايد، فراهم نمىكنند كه يا قادر به آن نيستند، يا امكانات لازم را ندارند و يا خودشان نيز در اين زمينه دچار مشكل هستند. به هر دليل، اين فرايند اجتماعى شدن و يادگيرى مهارتهاى ارتباطى با ديگران به درستى تحقق پيدا نمىكند وقتى نوجوان وارد صحنههاى بزرگ اجتماعى مىشود، فشار و ناراحتىهاى كمرويى را در خود بيشتر حس مىكند؛ زيرا مىخواهد دوستيابى كند، با همكلاسان خود صميمى باشد، در كلاس درس در مقابل جمع كنفرانس دهد و... علىرغم اين كه توانايى لازم را براى يادگيرى مطالب دارد و آنها را نيز خوب مىداند، ولى از ارائه آنها در مقابل جمع عاجز است و دچار اضطراب، خجالت و كمرويى و عوارض ناشى از آن مىشود. خوشبختانه يادگيرى مهارتهاى اجتماعى و بر طرف كردن اضطراب و ترس در مقابل جمع، كارى است كه امكان عملى آن وجود دارد و تجربه نيز آن را ثابت كرده است. بنابراين اگر كسى تصميم جدى داشته باشد، مىتواند با اين مشكل مقابله كند و خود را درمان نمايد و از حصار كمرويى رها شود و از توانمندىهايى كه دارد، در صحنه اجتماع بهره ببرد. حال با توجه به مطالبي كه بيان شد، پيشنهادات زير را براي تقويت روحيه تان به هنگام حضور در جمع دوستان و آشنايان يا موقعيتهايي كه اينگونه هستيد به شما ارائه مي كنيم: 1. هرگز خود را سرزنش نكنيد. 2. بر اساس شناختى كه از خود داريد، براى خويش هدفى در نظر بگيريد و براى رسيدن به آن برنامه ريزى كنيد؛ مثلاً بر اساس شناخت از خود، ارائه يك گزارش را به عهده گيريد؛ براى تهيه و كيفيت ارائه آن برنامه ريزى كنيد و با تمرين در خلوت و نيز ارائه آن نزد دوستان صميمى و گروهاى كوچك خود را براى ارائه در كلاس آماده سازيد. 3. هنگام سخن گفتن، خود را گرفتار آداب و رسوم و تكلفهاى بى مورد نسازيد. ساده، راحت و عارى از هرگونه آداب خاصّ هدفتان را بيان كنيد. در فعّاليّتهاى آغازين، خواسته و هدف خود را به صورت يك جمله بنويسيد و نوشته را بخوانيد. 4. پرسشها و مطالب اوليه را كوتاه و مختصر انتخاب كنيد. 5. ارتباط بصرى با مخاطب را حفظ كنيد. 6. هميشه سخن را با مقدمه، كلام يا يك كلمه جالب آغاز كنيد، از به كارگيرى كلمات پيچيده بپرهيزيد. كلمات آغازين بايد متدوال و جذاب باشند. 7. قبل از سخن گفتن، مطلب مورد نظر را نوشته، در ذهن مرور و تمرين كنيد و شكل بيان و مهارت لازم را فراهم آوريد. 8. به درستى سخنى كه مىگوييد و به جا بودن آن يقين داشته باشيد و با مطالعه و پشتوانه علمى قبلى به ميدان گفتار گام نهيد. 9. هنگام سخن گفتن، به ديگران و قضاوت و حركات و سكناتشان هرگز توجّه نكنيد. گفتارتان را پىگيريد و با خونسردى به هدف بينديشيد. 10. موانع احتمالى و افكار و اعمال مزاحم را شناسايى و ذهن خود را براى مقابله با آن آماده سازيد؛ مثلاً اگر خنده حاضران از ادامه سخن بازتان مىدارد، شما نيز بخنديد. 11. به كار خود پاداش دهيد. يك نفس عميق، به خود آفرين گفتن يا باز گفتن تفصيلى و با آب و تاب آن براى نزديكان مىتوانند پاداش به شمار آيند. 12. از جزئيات بكاهيد و اصل سخن را به صورت خلاصه و گويا بيان كنيد. 13. اجازه سوء استفاده به ديگران ندهيد. كافى است به كار خود ادامه داده، در صورت روبهرو شدن با واكنش آنان خود را در برابرشان احساس نكنيد. 14. در انجام رفتارهاى اجتماعى كوچك و در محيطهاى ديگر كه بيشتر احساس راحتى مىكنيد، فعال باشيد. اين كار را از سلام كردن، احوالپرسى، جواب سلام دادن، نگاه كردن، تعارف كردن و تعارف شنيدن آغاز كنيد. و با تمرين به كارهاى بزرگتر و مهمتر گسترش دهيد. 15. با افراد فعال و پر تحركى كه احساس خجالت نمىكنند، بيشتر مأنوس باشيد و از خجالتىها فاصله بگيريد. 16. هميشه كلامى براى گفتن و عمل يا هنرى براى ارائه به جمع داشته باشيد و آن را ارائه كنيد. در جاهايى كه كمتر احساس كمرويى مىكنيد و شبيه كلاس است، فعالتر باشيد. 17. توجه داشته باشيد تا زمين نخوريد راه رفتن نمىآموزيد. پس بايد نقد ديگران و تمسخر آنها باشد تا شما مجال رشد يابيد. بنابراين، اگر با عكس العمل ديگران روبهرو شديد يا در فعاليتهاى آغازين احساس ناتوانى كرديد، از ادامه سخن يا عمل چشم پوشيد؛ هر چند مىتوانيد آن را ارائه كنيد و از اين راه براى ارائه بهتر و كاملتر مطالب آماده شويد. در اينجا بايد ياد آور شد، اين مقصود اندك اندك به دست مىآيد نه با چند جلسه تمرين و خواندن چند جلد كتاب. اجراى پيوسته دستور العملها، تكنيكها و رفتارها در رسيدن به هدف سودمند است. مطمئن باشيد با جديت، پشتكار و تمرين به خوبى مىتوانيد بر اين مشكل هم پيروز شويد ما هم در كنار حرم كريمه اهل بيت حضرت معصومه سلام الله عليه براي شما انسانهاي خواستار پاكي دعا مي كنيم و منتظر مكاتبه بعدي و نظر شما نسبت به اين مطالب هستيم تا در كنار يكديگر به سمت وضعيت مطلوب حركت نماييم. نویسینده: حامد محقق زاده