سؤال :
كسي كه بخواد ازدواج موقت كند از كجا يا چطور بايد زن را پيدا كند؟
جواب :
ازدواج موقت همچون ازدواج دائم، نوعي تشكيل خانواده است كه با شرايط ويژه ديني و تشريفات قانوني خاص خود مانند ثبت در دفتر ازدواج و طلاق انجامپذير است. بنابراين، هر فرد واجد شرايط ميتواند از شخص مورد نظرش كه او نيز شرايط ازدواج موقت را داراست، خواستگاري كند و در صورت توافق با مراجعه به دفاتر رسمي ثبت ازدواج، عقد نكاح موقت را جاري و ثبت نمايد. ازدواج موقت هرچند از نظر شرعي و قانوني منعي ندارد، ليكن اين به معناي آن نيست كه مراكز خاصي داشته باشد و يا ارگاني متكفل اجراي آن باشد.از اینرودر مورد ازدواج موقت، مراكز رسمي خاصي در ايران وجود ندارد. و اگر چنين مراكزي وجود داشته باشد از آن بي اطلاعيم و در حيطه فعاليت كاري و علمي ما نيست. ضرورت ازدواج موقت : اگر به غرايز طبيعي انسان، به صورت صحيحي پاسخ گفته نشود، براي اشباع آنها متوجه راههاي انحرافي خواهد شد؛ زيرا اين حقيقت قابل انكار نيست كه غرايز طبيعي را نميتوان از بين برد و فرضا هم بتوانيم از بين ببريم، چنين اقدامي عاقلانه نيست و به نوعي، مبارزه با قانون آفرينش است. بنابراين راه صحيح آن است كه آنها را از طريق معقولي اشباع نموده و از آنها در مسير سازندگي بهرهبرداري كنيم. اكنون اين پرسش پيش ميآيد كه در بسياري از شرايط و محيط ها، افرادي قادر به ازدواج دائم نيستند، يا افراد متأهل در مسافرتهاي طولاني و يا مأموريت ها با مشكل عدم ارضاي غريزه جنسي رو به رو ميشوند. اين موضوع به خصوص در عصر حاضر به شكل حادتري رخ نموده است؛ چرا كه سن ازدوج، بر اثر طولاني شدن دوره تحصيل و مسائل پيچيده اجتماعي، بالا رفته و كمتر جواني ميتواند در سن پايين ـ يعني در داغترين دوران غريزه جنسي ـ اقدام به ازدواج كند. با اين وضع، چه بايد كرد؟ آيا بايد مردم را به سركوب كردن اين غريزه (همانند رهبانها و راهبهها) تشويق كرد؟ يا اينكه آنان را در برابر بيبند و باري جنسي، آزاد گذاشت و شاهد صحنههاي زننده بود؟ و يا آنكه راه سومي را در پيش بگيريم كه نه مشكلات ازدواج دائم را به بار آورَد و نه آن بيبند و باري جنسي را؟ ازدواج موقّت از نيازهاي ضروري جامعه اسلامي است که اگر در غياب نكاح دائم تجويز نشود، افراد براي ارضاي روحي و جنسي خويش به روابط آزاد و نامشروع روي ميآورند و بديهي است كه اين روابط آزاد از هيچ انضباط و نظم و تعهدي برخوردار نيست و جز فساد و تباهی برای افراد به دنبال نخواهد داشت. از سوی دیگر، عدم وضع و تبيين قوانين کارآمد و در نتيجه عدم اطلاع کافي از مسئوليت ها و احکام از دواج موقت به طوري که برخي فکر مي کنند با صرف خواندن يک صيغه کار تمام است ،باعث شده فرهنگ اجتماعي امروز جامعه ما هنوز پذيراي آن نباشد . از آنجا که مسلماً ازدواج موقّت از نظر هزينه و نيازهاي ديگر، همانند ازدواج دائم نيست و طبيعتاً براي اكثر جوانان قابل دسترسي خواهد بود،اگر بدون اتخاذ تدابير و قانونمنديهاي لازم صورت پذيرد، بيشك عوارض نامطلوب بهداشتي و روحي براي جامعه در بر خواهد داشت. عدم آشنايي با احکام ازدواج موقت و فراهم نبودن شرايط فرهنگي و اجتماعي جامعه امروز عوارضي را براي ازدواج موقت به دنبال دارد که ما در ادامه به آن اشاره مي نماييم. الف- پيامدهاو عوارض نامطلوب فرهنگي –اجتماعي 1- متاسفانه وضعيت فرهنگي کنوني جامعه به گونه اي است که غالبا مردم به کساني که مرتکب فحشا مي گردند با ديد اغماض نگاه مي کنند ولي کسي را که ازدواج موقت کرده فرد بي بند وباري تلقي مي کنند.و در واقع اين مساله عاملي خواهد بود براي ايجاد سوءظن نسبت به كساني كه اين شيوه را انتخاب كردهاند . 2- بروز برخي نابسامانيهاي اجتماعي (بلاتكليفي اولادي كه از اين طريق به دنيا مي آيند ). 3- عدم پذيرش اين نوع ازدواج از سوي خانوادهها (بخصوص اولياء و خانواده دختران). 4-. ممکن است جوانان با عدم اطلاع مناسب از فلسفه چنين ازدواجی و با توجه به شرايط اقتصادی کنونی جامعه بخواهند از اين راهکار برای گريز از زير بار مسئوليت زندگی دائمی بهره جويند و در تشکيل خانواده (از طريق ازدواج دائم) كه ركن اصلي جامعه است سست شوند . 5- مواردي نيز ديده شده که زناني که به اصطلاح صيغه مي شوند داراي شوهر بوده و يا اينکه ممکن است در ميان دو ازدواج موقت ، از نگه داشتن عده خودداري کرده باشند . 6- گاه نيز برخي از اين زنان سعي مي کنند از طرقي خود را به اين مردان بچسبانند وآنها را مجبور به ازدواج دايم نموده و يا از آنان اخاذي نمايند. ب-عوارض ازدواج موقت (صيغه) از نظر پزشکی 1-عدم استفاده از آموزشهای جنسی رسمی در سالهای اخير، در پاسخ به نياز جامعه برای فراگيری آموزشهای جنسی و آگاهی از راههای پيش گيری از بارداری، کارگاه ها و کلاسهای آموزشی مختلفی از طرف وزارت بهداشت و فرهنگ سراهای مختلف برگزار شده است. به طوری که درسی به نام «تنظيم خانواده» جزء واحدهای درسی عمومی دانشگاه ها در همهی رشته ها مقرر شده و شرکت در کلاسهای آموزشی برای همهي زوجهای متقاضی ازدواج، اجباری شده است. به علاوه در سيستم بهداشتی درمانی و خانههای بهداشت، آموزشها و مشاورههای لازم در مورد اين مسائل در اختيار زنان متاهل قرار میگيرد و حتی در اکثر شهرها، توزيع کاندوم و قرصهای پیشگيری از بارداری در ميان اين زنان بهطور رايگان انجام میشود. علی رغم تلاش های انجام شده در اين زمينه، متقاضيان ازدواج موقت که بر طبق آمار غيررسمی٬ عموما از جامعهی غير دانشگاهی هستند و از نظر قانونی متاهل محسوب نمیشوند، از اين آموزشها بیبهره هستند. لذا احتمال بروز مسائلی نظير مشکلات جنسی و اختلالات رابطهی جنسی٬ نارضايتی زوجين از ارتباط جنسی و... که از ناآگاهی جنسی نشأت میگيرند در ازدواج موقت٬ زياد و بيش از ساير قالبهای رابطه خواهد بود.در زیر به بررسی یرخی از این موارد می پردازیم: 1-احتمال بالای انتقال ايدز و بيماریهای تناسلی طبق قانون، در چهارچوب ازدواج موقت، يک مرد میتواند با تعداد نامحدودی زن (حتی به طور هم زمان) رابطهی جنسی داشته باشد و بسياری از اين مردان هم زمان در قيد ازدواج دائم نيز هستند. بنابراين علاوه بر احتمال انتقال اين بيماری ها بين طرفين متقاضی ازدواج موقت، احتمال انتقال اين بيماریها از مرد به همسر و اعضای خانواده خود و از جانب آن زن به ديگر مردان متقاضی ازدواج موقت نيز وجود دارد. از طرفی به دلايل فيزيولوژيک، احتمال انتقال اين بيماری ها از مرد آلوده به زن، بیش تر از احتمال انتقال از زن آلوده به مرد است که اين خود دليل ديگری برای آسيب پذيرتر بودن زن در چنين روابطی است. از سوی ديگر عموما شناخت بسيار کمی بين طرفين متقاضی ازدواج موقت وجود دارد به طوری که پيشينهی بهداشتی و پزشکی فرد برای طرف مقابل نا مشخص است. از اينرو در صورت ابتلای هر يک از طرفين، مسئله قابل پیگيری نبوده و راهی برای جلوگيری از آلوده کردن افراد بيش تر، وجود ندارد. اين عوامل در کنار پايين بودن سطح آگاهی و تحصيلات و بضاعت مالی اين زنان و دسترسی کم تر به امکانات تشخيصی و درمانی، زنگ خطر انتقال ايدز و بيماریهای تناسلی از طريق ازدواج موقت را به صدا در میآورد. گسستن اين چرخهی انتقال بيماریها در شرايط و قانون فعلی، غيرممکن به نظر میرسد و همهی اين خطرات در سايهی ماهيت پنهان ازدواج موقت مسکوت میمانند. 2- احتمال بالای بارداری، سقط و عوارض آن 3- احتمال بالای تولد نوزادانی با بيماریهای خاص بر طبق قانون، انجام چند آزمايش، پيش از ازدواج برای متقاضيان ازدواج اجباری است. اين آزمايشها شامل آزمايش اعتياد زن و مرد، آزمايش بيماری سيفليس برای مرد و آزمايش تالاسمی زن و مرد هستند. از آنجا که ازدواج موقت به روشی پنهانی و در سيستمی خارج از روش رايج ازدواج در کشور صورت میگیرد، برای متقاضيان اين نوع ازدواج، هيچ يک از اين موارد انجام نمیشود. هم چنين برای پيش گيری از کزاز نوزادی و مرگ حاصل از آن، تزريق واکسن کزاز پيش از ازدواج برای زنها اجباری است که اين مورد نيز برای زنان متقاضی ازدواج موقت که اتفاقا احتمال بالايي برای حاملگی ناخواسته و تولد نوزاد دارند، انجام نمیشود. به دلیل وجود این پیامدها و عوارض است که ما افراد را به ازدواج موقت توصیه نمیکنیم، و از آنان میخواهیم که به سوی ازدواج دائم روی بیاورند زیرا ازدواج دائم، در کنار ارضای مشروع غریزه جنسی، هیچکدام از عوارض ازدواج موقت را نیز ندارد. بلی اگر فرد هیچ راهی برای ازدواج دائم نداشته باشد و در صورت عدم ازدواج، به حرام بیفتد، در آن صورت ازدواج موقت یقینا بر مرتکب گناه شدن و بیبند و باری ارجحیت دارد و در صورتی که فرد به این کار اقدام کند باید تا حد امکان مراقب باشد از عوارض و پیامدهای آن بکاهد. درضمن این نکته لازم است که بیان عوارض ازدواج موقت به معنای نفی این قانون الهی نیست و فرد می تواند با به حداقل رساندن عوارض آن برای ازدواج موقت اقدام کند. پرسشگر گرامی امیدواریم در تمام مراحل زندگی در مسیر بندگی خدا گام بردارید. منتظر مکاتبات بعدی شما هستیم. نویسنده:محمد صادق آقاجانی