سؤال :
در دانشگاه عاشق پسري شدم که از هر لحاظ شايسته بود.اما در موقعيتي نبود که به من پيشنهاد بدهد. موقعيتش ايجاب نمي کرد.بنابراين از احساس اون نسبت به خودم مطمئن نبودم. از طرفي دوستش داشتم و نمي خواستم به هيچ قيمتي از دستش بدم چون هموني بود که بالاخره پيداش کردم و دنبالش بودم. بعد سه سال و نيم که از دانشگاه گذشت نيمه گمشدمو پيدا کردم. اما من دختر بودم و نميتونستم به هيچ قيمتي حاضر نبودم غرورمو زير پا بذارم. در ثاني به طور کامل نمي شناختمش بنابراين براي رهايي از غصه و خودخوري و سردرگمي تصميم گرفتم با واسطه جلو برم و اطلاعاتي ازش کسب کنم . از یکی از همکلاسی های خانم خواستم تا به صورت غیر مستقیم موضوع را با او بیان کند. بعد از حرف زدن ها متوجه شدم که اون با خانوادش صحبت کرده و قصد ازدواج و امدن به خواستگاري من را دارد و اين را هم خاطرنشان کنم که اون فکر ميکنه من خبر ندارم و اين خانم مارو به هم معرفي کرده براي حفظ ارزش من.از هر لحاظ هم موقعيتش خوبه و با من مطابقه.اما من هنوز به سر قرار نرفتم تا منو ببينه چون ترس و حيا اجازه نميده.از لحاظ ظاهر و قيافه هم مشکلي ندارم.ايا من کار خوبي کردم؟کمکم کنيد.ايا سر قرار برم؟کوچکي و سبکي نيست؟واقعا دوسش دارم.
جواب :
مرا ميبيني و هر دم زيادت ميكني دردم تو را ميبينم و ميلم زيادت ميشود هر دم به سامانم نميپرسي نميدانم چه سر داري به درمانم نميكوشي نميداني مگر دردم پرسشگر گرامي، جاي خوشحاليست كه با جواني در ارتباطيم كه روح پاك او اتفاقي شيرين را تجربه كرده و ذهن منطقي اش درپي دوائيست كه او را از اين درد جانكاه رهايي بخشد. از اينكه صادقانه سوال خود را مطرح نموديد، متشكريم. در مورد چند كارتان بايد به شما تبريك بگيم؛ يكي بابت اينكه خودتان شخصا اين قضيه را به ايشون نگفتيد، كار درستي كرديد. ديگري بابت اينكه از واسطه، و واسطه مطمئن استفاده كرديد، تعبير ريش سفيد در مورد ايشون هم تعبير جالبي بود. سوم بابت اينكه به خدا و تقدير الهي ايمان داريد. چهارم و از همه مهمتر، بابت اينكه قبل از اينكه با او صحبت كنيد راه عاقلانه مشورت را برگزيديد. چند نكته را خدمت شما دانشجوي محترم تقديم ميكنيم، اميدواريم راهگشا و مفيد واقع شوند؛ ديدي اي دل غم عشق دگر بار چه كرد چون بشد دلبر و با يار وفادار چه كرد آه از آن نرگس جادو كه چه بازي برانگيخت آه از آن مست كه با مردم هشيار چه كرد 1. دانشجوي گرامي همان طور كه مي دانيد ازدواج يكي از مهم ترين حوادث و رويدادهاي زندگي است و نقش مهمي در سرنوشت، سعادت و خوشبختي انسان دارد، مضافاَ بر اين كه اگر به نحو صحيح انجام پذيرد، بسياري از نيازهاي انسان اعم از عاطفي و جنسي را تأمين و باعث آرامش روحي انسان مي شود. علاوه بر اين كه پيوند ازدواج ميثاقي است كه دامنه آن ميتواند تا جهان آخرت گسترده باشد، البته به شرطي كه بر اساس دستور خدا و همراه با تفكر و دورانديشي باشد. پس انتخاب صحيح از شرايط ضروري يك ازدواج موفق است. 2. براي اينكه انتخاب صحيحي داشته باشيم بايد به ملاكهاي مهم در انتخاب همسر توجه داشته باشيم(در صورت نياز ميتوانيد آنها را در مكاتبات بعدي از ما بخواهيد). مثلا اصالت خانوادگي يكي از شرايط مهم در ازدواج است و نميتوان گفت كه من ميخواهيم با خود اين فرد ازدواج كنم، او را پسنديدم و كاري با خانوادهاش ندارم چون اين فرد در همين خانواده بزرگ شده و از طريق وراثت خيلي از ويژگيها را به ارث برده است و ... 3. به دور از علاقه و عشقي كه مضر است و با توجه به همان ملاكها، همسر خود را انتخاب كنيم. شما به خوبي ميدانيد در امر ازدواج نبايد قبل از انتخاب، عاشق و دلباختهي كسي شد (نه پسر نسبت به دختر و نه دختر نسبت به پسر) البته علاقه در حدّي كه انگيزهاي شود براي انتخاب اشكالي ندارد بلكه لازم است. اما اگر اين علاقه تبديل به عشق شد مشكلات زيادي از جمله فقدان شناخت درست و واقع بينانه از طرف مقابل را به دنبال خواهد داشت؛ زيرا روح حاكم بر اين گونه احساسات و علاقه مندي ها، عشقورزي كور است نه خردورزي. پاي خرد و عقل در ميدان عاشقي لنگ است. امام علي عليه السلام ميفرمايند: «حبّ الشّيء يعمي و يصمّ»، دوست داشتن چيزي انسان را كور و كر مي كند. در حالي كه تصميمگيري درست در مورد ازدواج با فرد خاص، تنها با تكيه بر عقلانيّت و خردورزي ممكن است. چنين علاقه مندي هايي راه عقل را مسدود و چشم واقع بين انسان را كور ميسازد و اجازه نميدهد تا يك تصميم صحيح و پيراسته از اشتباه گرفته شود. البته ما معتقديم كه عشق باعث نشده كه شما چشم به روي واقعيات ببنديد و همين اقدامات شما نشاندهنده ذهن منطقي و اراده قوي شما دارد. اين مطلب را محض اطلاع عرض كرديم، اميدواريم ناراحت نشويد. 4. قبل از اينكه بخواهيد كاري انجام بدهيد يا با هم صحبت كنيد، توصيه ميكنيم خانواده خود را از اين موضوع مطلع كنيد. مثلا به پدر و مادر عزيزتان بگوييد كه متوجه شديد فلاني ميخواهد به خواستگاري شما بيايد. 5. از آنها يا افراد با تجربه و مطمئن و رازدار بخواهيد كه در مورد ايشان تحقيق بيشتري انجام بدهند. 6. به نتيجه تحقيقات و نظرات پدر و مادرتان در اين مورد و همه قضاياي ديگر احترام بگذاريد و از صميم قلب بپذيريد. 7. به صحبتهاي آنان به ديد يك مشاور دلسوز، آگاه، باتجربه و رازدار نگاه كنيد. 8. اگر نتيجه تحقيقات خوب بود كه ما اميدواريم چنين خواهد بود همان گونه كه خود شما هم فرموديد. پس از طريق همان واسطه بخواهيد كه با خانواده شما صحبت كنند(والدين ايشان با والدين شما صحبت كنند) و در صورت اجازه دادن والدين شما، رسما به خواستگاري شما بيايند. 9. پس صحبت و قرار و مدار قبل از انجام خواستگاري رسمي را تأييد و توصيه نميكنيم چون مضراتي را براي هر دو، مخصوصا براي شما خواهد داشت. مثلا شايد خانواده شما با اين ازدواج موافقت نكنند يا نتيجه تحقيقات بد باشد يا ... 10. پس از خواستگاري با نظارت والدين ميتوانيد با آرامش با هم صحبت كنيد، البته در خانه نه در دانشگاه. چون هر كاري يك قوانيني دارد، ازدواج هم يك سري قوانيني دارد كه مهترين قانون آن خواستگاري است و خود خواستگاري هم قوانيني دارد مثلا: الف) اين ارتباط و گفتگو بايد حتما با اطلاع خانواده دختر و پسر انجام شود؛ ب) حتيالامكان در محيط منزل باشد، در مكان و زماني كه باعث بدگماني ميشود نباشد(به عنوان مثال از ملاقات همديگر در مكانهاي تفريحي يا دانشگاه خودداري شود)؛ ت) در اين ارتباط غير از پيام شناختي(گفتگو براي شناخت بيشتر از همديگر كه براي ازدواج لازم است)، پيام ديگري مبادله نشود. مثلا «خوش و بش كردن» و «گل گفتن و گل شنيدن» به اين ارتباط ضرر ميزند و آن را از هدف خود دور ميكند؛ ث) از نگاههاي شهوت آلود و حرام پرهيز شود(خدا را هر لحظه مد نظر قرار بدهيم و مواظب وسوسههاي شيطان باشيم)؛ ج) موضوع جلسه(ديدار حضوري) مشخص باشد، مباحثي كه بايد مطرح بشه و پرسيده شوند مشخص باشد و از حرفهاي بيفايده پرهيز شود؛ ح) مدت زمان اين ارتباط ديداري، نبايد طولاني باشد؛ خ) اين ارتباطات به دو سه جلسه ختم شود؛ د) در محيطي باشه كه امكان رفت و آمد ديگران به آنجا وجود داشته باشد. ما براي شما و همه جوانان عزيز آرزوي موفقيت و سعادت مخصوصا در زمينه ازدواج داريم.اميدواريم شما هم با توجه به ذهن منطقياي كه داريد و با مشاوره با افراد دلسوز و از همه مهمتر با تكيه و توكل به خداي قادر و مهربان هر چه زودتر زندگي مشترك و سراسر نشاط و شادكامي خود را با نيمه گمشدهتان، زير سايه لطف امام زمان عليه السلام آغاز كنيد. عباس ساطوریان