سؤال :
سلام.حدود 2 ماه پيش با روانشناسي جلسات مشاوره داشتم و درمانم تا همین چند روز پیش ادامه داشت. من دخترم و روانشناسم مردي حدودا 30 ساله بود که بسيار منو درك كرد و راجع به مسايل مختلف كمكم كرد و حتی بخاطرعدم اعتماد به نفس، زيبايي من رو تحسين كرد. اينم بگم ازلحاظ تيپ وزيبايي چيزي كم ندارم ایشان به احتمال زياد ازدواج كرده چون بهش نمياد مجرد باشه ولي به شدت دلبسته او شدم بهش فكرميكنم و هر بار هزینه ویزیت می دهم فقط به خاطر اینکه ببينمش. چكار كنم؟ واقعا هيچوقت اينجوري نبودم خيلي ذهنمو مشغول كرده. بيان اين موضوع خالي از لطف نيست كه دانشجوی حسابداري هستم وخواستگار هم دارم ولي به شدت به ایشون فكرمي كنم. به نظرتون اين موضوع روبهش بگم يا درقالب اينكه كسي ديگه هست كه بهش وابسته شدم و بهش فكرمي كنم اين موضوع رو براش بيان كنم؟ سوال ديگه اينكه به خاطر آزار جنسي كه قرار گرفتم الان هركسي بهم دست بزنه يا نزديكم بشه عصبي ميشم. جلسه اول روانشناسم گفت رفتاردرماني و حساسيت زدايي انجام ميده واسم، ولي جلسه بعد كه بهش گفتم گفت بايد ازدواج كنم تا ببينه اختلال و رفتارنامطلوب چقدر هست. اصلا اين حساسيت زدايي چي هست و چرا اول گفت ميتونه انجام بده ولي بعدش گفت بايدازدواج كنم؟ اصلاروانشناس ميتونه روي من كه مجردم رفتاردرماني وحساسيت زدايي انجام بده؟ لطفاجواب سوالات من روبدين به غيراز جواب سوالاتم پاسخ ديگري نمي خوام .ممنون.
جواب :
با سلام و سپاس از اينكه مركز ما را براي پاسخ و راهنمايي برگزيده ايد. پرسشگر گرامي موضوعي كه شما مطرح كرده ايد، در تعدادي از مراجعاني كه تجربه جلسات مشاوره اي تاثيرگذار با يك مشاور ماهر را دارند ديده مي شود. غالبا مراجعان به دليل مشكلات عديده عاطفي و ارتباطي كه با خانواده خود دارند، مستعد جذب شدن به فردي چون مشاور هستند، زيرا مشاور را تنها فردي مي يابند كه مي تواند به او كمك كند، و ظاهرا اين اتفاق در مورد شما نيز افتاده است كه احساس مي كنيد فقط اوست كه شايد مي تواند شما را به خوبي درك كند . شايد لازم است كه براي درك بهتر رفتار مشاورتان از اين مطلب آگاه باشيد كه همه مشاوران براي موفقيت بيشتر در كارهايشان لازم است از چند ويژگي برخوردار باشند كه يكي از آنها ويژگي همدل بودن به معني همراه بودن با مراجع است و در نتيجه اين همدلي، محيط اطمينان برانگيزي به وجود مي آيد كه در آن مراجع احساس مهم بودن و در امان بودن مي كند. در چنين محيطي است كه مراجع مي تواند در مورد خصوصي ترين اسرارش، دروني ترين احساساتش و چيزهايي كه براي او بسيار دردآور است و آن قدر خصوصي است كه جرات بازگو كردن آن را نزد ديگران ندارد، صحبت كند. تمامي رفتارهاي مشاور شما همگي يك هدف را دنبال مي كنند و آن هم كمك به حل شدن مشكل شماست، همين و ديگر هيچ. مطمئن باشيد كه اين رفتار مشاورتان مخصوص تمامي مراجعانش چه خانم ها و چه آقايان است. مي دانم كه شما مطمئنا دختر باهوش و فهميده اي هستيد، اما اين را گفتم كه فكرنكنيد كه ايشان فقط با شما چنین رابطه اي داشته اند و يا دارند. البته شايد به دليل اينكه شما در سن ازدواج هستيد و ايشان هم جوان هستند حس علاقه اي كه در شما ايجاد شده، شما را به اين فكر انداخته كه آيا چيزي به او بگوييد يا نه. اما اين علاقه مطمئنا يك طرفه است و روابط يكطرفه كه معمولا در ذهن فرد شكل مي گيرند جز مشغوليت فكري و اذيت فرد كاري از پيش نمي برند. اگر با دانستن اين مطالب قضايا بر شما روشن شده كه هيچ وگرنه در صورت مشغوليت فكري مداوم سعي كنيد حتما آن را با مشاورتان در ميان بگذاريد. و اما رفتار درماني، كه يك نوع از انواع روش هاي درماني است كه درمانگران آن را مورد استفاده قرار ميدهند. هدف رفتار درماني افزايش كيفيت زندگي و سازگاري و همچنين تغيير در رفتارهاي كنوني (رفتارهاي نامطلوب) و ایجاد الگوهاي فكري كارآمد از طريق بازسازي رفتاري است. حساسيت زدايي منظم هم يكي از فنون بسيار پر كاربرد رفتار درماني است كه در اين روش سعي بر آن است كه مراجع را در شرايط خاصي با ميزاني تحريك اضطراب آور رو به رو سازد و حساسيت وي را نسبت به آن محرك كمتر كند و همچنين به تدريج ميزان اضطراب انگيزي را بالا مي برد تا جايي كه مراجع بتواند در برابر شديدترين محرك هم مضطرب نشود. مثلا كودكي كه از گربه وحشت دارد، ابتدا او را با تصاویر یا فيلمی از گربه هاي زيبا مواجه مي كنند و بعد گربه را از پشت شيشه نشان او مي دهند و بعد درمانگر با عروسك يك گربه پشمالو بازي مي كند و سپس كودك كم كم دست به عروسك مي زند و به همين ترتيب پيش مي روند تا كودك گربه را در بغل گيرد. البته در مورد سوء قرار گرفتن جنسي در دوران كودكي كه براي شخص رخ داده و موجب شده كه او دچار وحشت خاص(PTSD) شود، از تكنيك دي بريفينگ (بازگويي روانشناختي) و یا EMDR(نوعی از روان درمانی است که برای درمان نشانه های مزاحم مانند اضطراب، احساس گناه، عصبانیت، افسردگی، ترس و اختلالات خواب که نتیجه تجارب آسیب زا هستند به کار برده می شود) استفاده مي شود، و استفاده از حساسيت زدايي منظم مخصوصا در مورد افراد مجرد بلا وجه است. زيرا همانطور كه ذكر شد حساسيت زدايي منظم مواجه كردن تدريجي شخص با موضوع اضطراب است. بايد توجه داشته باشيد كه طبق گزارش سازمان نظام روانشناسي ايران گاهي برخي از مشاوران و رواندرمانگران بي تعهد و هوس باز كه بازيچه دست شيطان قرار مي گيرند اقدام به سوء استفاده هاي خاصي از برخي مراجعين خود كه مشكلات خاص دارند مي نمايند لذا شما بايد به هوش باشيد كه چنين موردي برايتان پيش نيايد و آينده تان را دستخوش آسيب ها و نابساماني ها نگرداند. من در اينجا تكنيك هايي براي رهايي شما از دام اين وابستگي آسيب زا ارائه مي كنم و اميدوارم كه با توكل به پروردگار مهربان و همت ويژه خود از دام اين وابستگي برهيد. ابتدا رفتن به مطب ايشان را سريعا قطع نماييد. وسپس براي رهايي از دام عشق و عاشقي و به تعبير بهتر هوس زودگذر مراحل زير را با دقت پيگيري نماييد : قدم اول: تكنيك اوّل: «رُمَنس[1]» زدايي؛ در اوليّن قدم بايد براي شما روشن شود كه، رومنس و عشق عاشقي يك پديدة پيش پا افتاده و روزمرّه است! حال چطور به اين نكته واقف شويد؟ و به اين نقطه برسید؟ سعي كنيد با تمام جزئيات اين حالات رمانتيك خود را كه در حضور فلان كس داشته ايد بنويسيد و بعدآنرا با صداي بلند براي خود بخوانيد و گاهي اوقات استفاده از ضبط صوت و آينه براي اين منظور خيلي خوب است يعني در حين اينكه متني را كه نوشته ايد، ميخوانيد و يا از ضبط صوت صداي خود را گوش ميكنيد در آينه نيز خودتان را نگاه كنید؛ حال بايد گفت كه چرا اين كار را انجام ميدهيم؟ اگر شما به خانه کسی رفته باشيد، و در آن خانه يك غذاي لذت بخشي خورده باشيد و خيلي به شما خوش گذشته باشد، بار اوّل كه تعريف ميكنيد با لذت تمام آن را تعريف ميكنيد، و دفعة دوّم كمي لذت آن كمتر ميشود و بار سيام و چهلم ديگري لذتي از تعريف كردن آن نميبريد و کم کم رنگ ميبازد، اين همان حالتي است كه من درمانگر در پي آن هستم و ميخواهم شما به آن برسيد و ببينيد كه اين يك حالت يك پديدة روزمرّه است كه اگر انسان عنان خود را دست شيطان بدهد هر روز بارها و بارها انسان را به دام آن مي اندازد. فكر نكنيد كه اين حالت شيدايي شما يك چيز خيلي ويژه است و آسمان سوراخ شده و فقط يك مورد برايتان پايين افتاده است، همه از اين تجربهها دارند، امّا آنهايي كه ضعيف و «نان اَسِرتيو»[2] هستند، بدام آن ميافتند و افراد «اَسِرتيو» [3] و عزّت مند براحتي از كنار آن ردّ ميشوند. اين نوع مردها يا زنهايي كه اين حالت را دارند و رمانتيك هستند ميگويند : اوه خداي من، يك رويداد فوق العاده و بينظير براي من رخ داده و بايد آنرا غنيمت شمرده و خوب از آن استفاده كنم، چون آسمان سوراخ شده و اين مرد يا اين زن براي من از آسمان افتاده!، پس شما بايد اين توهم را از ذهن خود بزدائيد و بيرون كنيد و تنها راه آن همين است كه گفتم[4]. توجّه كنيد كه هر چقدر اين عمل زياد تكرار شود، آن حالت عاشقانه اي كه داريد، عاديترمي شود و روزمرّهگي بيشتري پيدا ميكند، و اگر شما بتوانيد اين حالت خاص خود را به حالت روزمرهگي برسانيد، در «رُمَنس» زدايي ( برطرف كردن حالت عاشقانه) موفق شدهايد، همانگونه كه گفته شد، اين تكنيك را «رُمَنس» زدايي ميگويند. يعني شخص درگير حالت هاي رمنسي و عشقي است و با نصيحت نميشود او را درست كرد مثلا نمي توان به او گفت : اين كارها بد است وخوبيّت ندارد، او اينها را نمي پذيرد و قبول نميكند و تازه اگر بپذيرد و قبول كند باز سراغ ماجراي عاشقانه خودش مي رود زيرا دلش درگير آن است و اينگونه حرفها به عقل و سر مربوط است يعني عقلي كه در سر است آن را مي پذيرد، اما دل كاري به عقل و سر ندارد و كار خودش را ميكند و خود مختار است و به خاطر كششي كه دارد، دوباره ميرود سراغ عشق و عاشقي و كار خود را انجام ميدهد، پس اين يك تكنيك قشنگ و كاربردي براي اينگونه موارد است و اگر دقيق اجرا شود كارآيي زيادي دارد. بعد از اجراي اين تكنيك به عنوان قدم اوّل كه باعث ميشود شخص از حالتهاي عاشقانة خود سير و اشباع شود، تكنيك بعدي را بعنوان دوميّن گام در جهت درمان او، برمي داريم. قدم دوم: تكنيك دوّم كه بايد به عنوان قدم بعدي برداشته شود بزرگ نمايي نكات منفي شخصي است كه به او وابسته شده ايد: اين تكنيك بايد بعد از اجراي تكنيك اول انجام گيرد به اين صورت كه شما بايد نقطههاي منفي طرف را هم ببينيد و هم بگوييد و بنويسيد؛ زيرا بالاخره هر كسي يك سری نكات مثبت و يك سری نكات منفي دارد، البته بايد توجه داشته باشيد كه ابتدا بايد تكنيك اوّل را انجام دهيد تا ابرهاي عشق به كناري رود تا شخص بتواند نكات منفي طرف را هم ببيند زيرا اگر از همان اوّل كه عشق او شديد است ، به او بگوييد نكات منفي معشوقت را هم بگو، بي درنگ خواهد گفت: يار من در حسن وجمال وكمال و رفتار بينظير است و تمامش حسن است و اصلاً عيبي ندارد كه من آنرا به شما بگويم! امّا وقتي بوسيلة تكنيك اوّل اندكي ابرهاي توهم كنار رود، شخص ميتواند نكات منفي طرف را هم ببيند و بگويد. در تكنيك اوّل شخص معشوق خود را تماماً گل ميبيند ومن به عنوان درمانگر با تكنيك اوّل او را وادار ميكنم تا اين گل را آنقدر ببويد كه ديگر بويش براي او عادي شود و آنگاه در تكنيك دوّم ميآيم و به خارها ميپردازم و به او ميگويم كه قشنگ با تمام جزئيات فكركن و هر شب دو مورد از آن خارها و نكات منفي طرف را با جزئيات ريز بنويس و با صداي بلند بخوان و بخواب. بايد اين كار قبل از خواب انجام شود. چون اگر روانشناسي «هيلگارد»[5] را خوانده باشيد مي دانيد كه آدمها وقتي يك چيز را قبل از خواب ياد ميگيرند و سپس به خواب ميروند انبار گرداني مغزي ميشود و ذهن شروع ميكند به سازمان دادن، لذا بايد اين كار، درست قبل از خواب اتفاق بيافتد. قدم سوم: تكنيك سوّم به رخ كشيدن است : وقتي تكنيك دوّم هم به خوبي انجام شد و شما تمام خارها و معايب معشوق خود را هم ديديد و لمس كرديد، ميتوانيد به عنوان قدم سوم روي اين تفسير كار كنيد كه: خب آيا اين همان كسي است كه تو اين قدر رويش سرمايهگذاري كردي و تمام هستيات، رابطة خانوادگي ات، آبرويت و آينده روشن و لذت بخشي كه مي تواني با يك ازدواج خوب و سنجيده داشته باشي، را روي آن گذاشتهاي! البته بحث شناختي كه در ابتداي پاسخ ذكر شد براي اين مرحله نيز مفيد مي باشد. آقاي پرفسور بك مثلثي در اين زمينة دارد به اين صورت كه يك راس آن s يك راس آن i و يك راس آن g است. مثلاً آن عشق و علاقه اي كه تو به اين آدم داري چقدر s است[6]،يعني چقدر استحكام و پايايي دارد، زيرا عشقهاي رنگي گذرا هستند و با آمدن رنگ برترهمچون حبابي از بين مي روند بدين معنيكه به همان دليلي كه به معشوق اول دل سپرده بوديم به معشوق دلربا تر از معشوق اول دل ميسپريم و از معشوق اوّل دست بر مي داريم اين طبيعت انسان است كه شيطان نيز بخوبي از آن آگاه است و براي كشاندن انسان بدنبال خود و سياه كردن آينده سعادتمند او، با مهارت خاصّي از آن استفاده مي كند و چقدر i است[7]،يعني چقدر از اين مُحَسناتيكه براي معشوقت برشمردي، جزو خصوصيات ذاتي اين آقا است و به شرايط ربطي ندارد و طرف فيلمبازي نميكند تا به نظر خوب آيد و چقدر g است[8]،يعني اين حالت تا چه حدّ ميتواند فراگير باشد و تمام زندگي تو را تحت تأثير خود قرار دهد. تمام اينها را بايد با جزئيترين وجوه براي خودتان تشريح كنيد. مثلا با خود بگوييد: اگر دست از اين عشق بكشيد كلّ زندگي شما چگونه ميشود و اگر نكشيد چطور مي شود و اگر هردم دنبال يكي كه از قبلي خوش تيپ تر است راه بيفتيد چه مي شود و كارتان به كجا مي كشد. يعني «گلوباليتي» زندگي تان را در هر دو صورت به طور دقيق با هم مقايسه كنيد و روي نتايج آن تفكر نماييد. كار كردن با اين مثلث اين خوبي را دارد كه وقتي مثلا s مثلث در نظرتان خُرد ميشود ميفهميد كه اين عشق يك چيز گذرا و ناپايدار است، ويا i آن و يا g آن خرد مي شود و اينها همه ارزش زدايي از حالتهاي «رمنس» و عشق و عاشقي است. يعني زدودن حالتهاي رمانتيك است و با توكل بر خدا بي شك موفق خواهيد شد. نكته پاياني اينكه سعي نماييد بعد از اين به مشاوران و روان درمانگران جا افتاده و متدين مراجعه نماييد. موفق باشید. منتظر مکاتبات بعدی شما هستیم. پی نوشت ها : [1] romance /ماجراي عاشقانه،رابطة عاشقانه،خيال پردازي عاشقانه [2] nonassertive / ناپايدار، بي ثبات. [3] assertive / پايدار، با ثبات. [4] مشابه همان كاري كه ابن سينا براي بيرون كردن عشق آن جوانك از دل آن كنيزك انجام داد، كه داستان آن بطور مفصل در مثنوي معنوي آمده است. شايد با توجه به درمانهاي شناختي – رفتاري مختلفي كه از ابن سينا در كتب مختلف نقل شده، بنيان گذارCBT (رفتار درمانی شناختی) ايشان باشد! [5] Hilgard s introduction to psychology/زمينه روانشناسي هيلگارد، انتشارات ارجمند. [6] Stable/stability /دوام،ثبات،پايداري،استحكام،ثبوت. [7] Internality/internal دروني، شخصي، ذاتي، خود اثر. [8] Globally/globality /عموميت داشن،فراگير بودن،كلي،كامل،جهاني بودن. نویسنده : غلامرضا مهرانفر