سؤال :
سلام؛ من يك رابطه جنسي با پسری نامحرم داشتم البته ناخواسته؛ بعد از آن ارتباط، عذاب وجدان و حس تنفر از خودم هر روز داره آزارم ميده! تا قبل از اين اتفاق حتي دستم به نامحرم نخورده بود اما ... حالا حس ميكنم خيلي كثيفم خيلي گناهكارم و البته گاهي ناخواسته تصاويري از آن ارتباط در ذهنم نقش مي بندد كه تمام سعيمو ميكنم از ذهنم خارج شود اما ...! خواهش ميكنم كمكم كنيد ! ممنون از راهنماييتون
جواب :
پرسشگر گرامی؛ اين احساس ناراحتي و عذاب وجدان شما نسبت به گناهي كه انجام داده ايد، نشانگر اين است كه فردي خداجو، با فطرت پاك و روحي سالم هستيد و اين عالي است. هستند افرادي كه بي پروا حريم هاي الهي را مي درند و گناه مي كنند و هيچ احساس گناهي هم نمي كنند و به سمت توبه و بازگشت هم نمي روند؛ روح اينگونه افراد تيره و آلوده شده و غرق در ظلمت و تاريكي اند و البته نتيجه اين اعمال زشتشان را در دنياي ابدي خواهند ديد و به سزاي اعمالشان خواهند رسيد. خوشبختانه شما از اينگونه افراد نيستيد و دلي پاك و خدايي داريد. پس قدر اين نعمت بزرگ كه نصيبتان شده است را بدانيد و مطمئن باشيد و حتي ذره اي ترديد به خود راه ندهيد كه اگر از اين گناه حقیقتا توبه كرده باشيد و دیگر به سمت آن نروید، خداوند شما را بخشيده است؛ مهرباني و بخشش خدا نامحدود و بي انتهاست و در فهم ما انسان ها نمي گنجد؛ بگذاريد با دو مطلب به شما اين اطمينان را بدهم كه با توبه حقيقي و نرفتن به سمت اين گناه، شما بخشيده شده ايد، تا اين احساس گناهكار بودن، ديگر از وجود زيبايتان رخت بربندد. شكرانه آن را هم اين قرار دهيد كه ديگر به سمت انجام محرمات نرويد و در عمل به واجبات اهتمام بورزيد تا اين نگراني ها ديگر به سراغتان نيايد.(تذكر : گفتيد «رابطه جنسي ناخواسته داشتم»، اگر به ميل خود اين كار را نكرديد و شرایط آن را نیز فراهم نیاوردید و به عنف تجاوزي صورت گرفته، شما گناهي مرتكب نشده ايد). *** مطلب اول : بايد بگوييم كه گناهي را كه شما مرتكب شده ايد به هيچ وجه بزرگتر و زشت تر و پليدتر از گناه يزيد العنه الله عليه نيست كه امام حسين عليه السلام را شهيد و اهل بيت او را آواره كرد، در حالي كه امام صادق عليه السلام مي فرمايند: اگر يزيد توبه مي كرد گناه او مورد بخشش خداوند مهربان قرار مي گرفت! بايد بدانيد كه بزرگترين، پليدترين، و زشت ترين گناه در عالم كه بنا به تصريح قرآن كريم غير قابل بخشش است و انجام دهنده آن به قعر آتش دوزخ سقوط خواهد كرد« نااميدي از رحمت و بخشش خداوند مهربان است» پس گناه هر چه بزرگ باشد ولي شخص از آن توبه كند و بسوي خدا باز گردد خداوند با آغوش باز او را خواهد پذيرفت و نه تنها بر كارهاي زشت او را قلم عفو خواهد كشيد بلكه آنها را تبديل به ثواب خواهد نمود. *** مطلب دوم : خداوند گناهان كافري كه حقيقتا توبه كند را مي بخشد ما كه مسلمانيم چرا نااميد شويم . حقا و انصافا جايي براي نا اميدي براي يك مسلمان وجود ندارد. به ياد داشته باشيد كه راه توبه حقيقي براي بندگان هميشه باز است؛ و البته فراموش نكنيد كه هواي نفس و شيطان در اينجا از دو راه وارد مي شود كه انسان و آينده ابديش را به تباهي بكشاند : يكي اينكه بي جهت انسان را به بخشش خدا اميدوار مي كند و مي گويد گناه كن ،بعدا توبه مي كني و خداوند هم تو را مي بخشد كه اين بسيار خطرناك است. و راه ديگر اينكه تو را وسوسه مي كند و مي گويد تو ديگر غرق در گناه شده اي و خداوند ديگر تو را نمي بخشد، پس به گناهانت ادامه بده و اين هم بسيار خطرناك است. شيطان از هر راهي براي ضربه زدن به انسان وارد مي شود. در اين راه بايد بسيار مراقب بود و اسير وسوسه هاي شيطان و هواي نفس نشد. آدمي كه حقيقتا توبه كند، بدون شك توبه اش قبول است و اين راه تا زماني كه بساط اراده و اختيار وجود دارد و انسان در اين دنياست براي هميشه باز است و نا اميدي در آن جايي ندارد. باز آي، هر آنچه هستي باز آي/گر كافر و گبر و بت پرستي باز آي/ اين درگه ما درگه نوميدي نيست/صد بار اگر توبه شكستي باز آي. *** در پاسخ به دغدغه دومي كه مطرح كرديد (ناخواسته تصاويري از آن ارتباط در ذهنم نقش مي بندد كه تمام سعيمو ميكنم از ذهنم خارج شود اما ...) بايد بگوييم سيستم ذهن ما گزينه اي به نام «حذف تصاوير و خاطرات درخواستي» (deleting) ندارد و آنچه ادعا مي شود كه مثلاً با استفاده از هيپنوتيزم مي توان خاطرات را پاك نمود مبناي علمي ندارد و تاكنون در حيطه ادعا باقي مانده است، اما در برابر مشكلات و خاطرات آزار دهنده گذشته چه بايد كرد؟ * براي رسيدن به راهكارها، به نكاتي كه در زير مي آيد توجه بفرماييد : - نكته اول : توجه به فرآيند ذخيره اطلاعات در ذهن مي تواند ما را از اين بلاتكليفي برهاند. وقتي ما يك صحنه اي را به خاطر مي سپاريم ذهن ما در درون خود دو فايل به هم چسبيده شده درست مي كند، و تصاوير مربوط به آن صحنه را در فايل تصويري و احساسات و هيجانات(بار هيجاني) مربوط به آن صحنه را در فايل ديگر كه فايل عواطف نام دارد ذخيره مي كند و هنگامي كه شخص صحنه را بياد مي آورد و در حقيت به ذهن دستور باز خواني مي دهد؛ ذهن، صحنه ها را از فايل تصويري و احساسات و هيجانات را از فايل عواطف خارج مي سازد و بهم ضميمه مي كند و به سطح يادآوري مي فرستد. - نكته دوم : آنچه موجب آزار و اذيت شخص در يادآوري صحنه هاي منفي مي شود تصاوير آن صحنه نيست! بلكه احساسات و هيجاناتي است كه همراه با آن صحنه ها از فايلهاي مربوط به عواطف خارج شده و همراه با صحنه ها تداعي مي گردند. حال روانشناسان با توجه به اين ويژگيِ ذهن در ذخيره و بازخواني خاطرات و صحنه ها، تكنيك هايي را براي حذف آزار دهندگي، هنگام ياد آوري صحنه ها و خاطرات منفي ساخته اند، آنها با توسل به اين تكنيكها فايل مربوط به احساسات و هيجانات را از فايل تصويري مربوط به خاطرات منفي و آزار دهنده جدا مي كنند و از بين مي برند و به اين صورت وقتي تصوير خاطرات منفي به ذهن مي آيد ما همانند يك فيلم روي پرده سينما به آن نگاه مي كنيم و بس و ديگر خود را در وسط ماجرا و به عنوان يكي از طرفهاي درگير احساس نمي نماييم. با بكار بستن اين روش ها، از شدت اختلالاتي كه از اين ناحيه متوجه شخص مي شود كاسته و صدمات آن را به حداقل رسانده و در صورت امكان آن را محو نمايند. *** از جمله راهكارهاي بسيار كار گشا براي فراموشي خاطرات گذشته، تكنيك debriefing (ذكر حادثه با ريزترين جزئيات) و EMD (درمان از طريق حركات چشم همراه با ياد آوري حادثه است) است. براي آشنايي اجمالي شما با دو تكنيك فوق بايد بگوييم كه، بريفينگ (briefing) به معني خلاصهسازي است و دي بريفينگ (debriefing) ضد خلاصهسازي است. همانند واژة شارژ و دشارژ ، ضدخلاصه سازي يعني بيان با تفصيل و جزئيات؛ يعني درمانگر از مُراجع ميخواهد آن حادثه مشكل زا را با جزئيات بيان كند، اين تكنيك از تكنيكهاي گشتالت درماني است، درمانگران گشتالتي ميگويند : وقتي براي شخصيحادثة وحشتناكي اتفاق ميافتد و مشكلات روحي و رواني براي او ايجاد ميكند، اگر آن را با جزئيات براي روان درمانگر تعريف كند و روان درمانگر مترصد اين باشد كه از آن جزئيات دوباره سوالات ريزتري طرح كند تا مراجع با جزئيات ريزتر آن را جواب دهد، به طوري كه جزئيات ريز آن حادثة وحشتناك كاملا و با تمام ابعاد و زوايا در ذهن مُراجع بيايد، محال است كه ديگر آن حادثه براي آن مراجع آزار دهنده و اختلالزا شود. زيرا اساس در گشتالت درماني اينست كه هيچ تجربه اي بر ما وحشتناك نيست و مكا نيزمي كه ذهن ما دارد اينست كه اگر اموري كه اتفاق ميافتد، هزار بار هم وحشتناك باشد، چندش آور باشد شما وقتي كه آن را از همة ابعاد و زوايا ببيني، آن واقعه نميتواند اثر بيماريزا داشته باشد، و علّت اينكه اثر اختلالزا دارد براي اينست كه شما به تمام جزئيات آن اشراف پيدا نميكنيد و فقط مثلا يك بعد را ميبينيد وابعاد ديگر را نميبينيد و براي همين از آن وحشت ميكنيد، براي تقريب به ذهن شايد بشود مثال فردي را زد كه براي اوّلين بار مي خواهد پشت فرمان بنشيند و رانندگي ياد بگيرد، وي ابتدا وحشت ودلهرة زيادي دارد و مي ترسد كه يك نفر را زير بگيرد و يا تصادف وحشتناكي بكند كه منجر به كشته شدنش شود و يا ماشين اش صدمه ببيند، امّا كم كم كه با ماشين اُخت ميشود و به تمام زواياي آن وارد ميشود و احاطه و اشراف به آن پيدا ميكند، اين ترس و وحشت او هم به همان نسبت كم ميشود، تا آنجا كه به راحتي در خيابان ويراژ داده و گاهي لايي ميكشد و با سرعت 180 هم در اتوبان مي رود. مثال ديگر: وقتي در جنوب شرق آسيا سونامي اتفاق ميافتد مثلاً بچهاي كه در خيابان راه ميرود را در نظر بگيريد، ناگهان ميبيند كه در پشت سرش يك موج هفتاد متري ميآيد، اين صحنه وحشتناك همانند كابوسي وحشتناك روح و روان او را بهم مي ريزد و او را دچار اختلالي مي كند كه روانشناسان از آن به [1] PTSD (ضربه و استرس پس از سانحه) ياد ميكنند، روان درمانگر ميآيد و از اين بچه و بچههاي ديگر ميخواهد صحنه را با جزئيات تصور كنند و نقل كنند، تا در آخر كار اين بچه صحنه را آنطوركه هست، برايش جا بيافتد، وقتي آن طور كه بوده جا افتاد ميزان آزاردهندگي آن كم ميشود. مثلا فرض كنيد ما از اين بچه بخواهيم آن صحنه را با جزئيات نقل كند. سپس از همان جزئياتي كه نقل ميكند سوالات ريزتر و جزئيتري برايش نقل ميكنيم تا بيشتر بگويد و سپس در حضور او از ديگر افرادي كه شاهد جريان بودهاند سوالاتي ميكنيم و از جزئياتي كه تعريف ميكنند باز جزئيات ديگري را استخراج كرده و مورد سوال قرار ميدهيم و به اين وسيله تمام ابعاد و زواياي آن صحنه براي بچه مشخص شود و رو بيايد و اين باعث ميشود كه ميزان آزار دهندگي و اختلال كاهش پيدا ميكند. روان درمانگران ابتدا اين تكنيك را روي PTSD ها اجرا كردند و بعد درافراد و خانواده هايي كه با صحنههاي وحشتناك و اختلالزا روبرو شده بودند، بكار گرفتند. و اما در مورد تكنيك بعدي نيز بايد بگوييم كه،[2] EMT يعني درمان از طريق حركات چشم و [3] EMD هم گفتهاند كه به معني حساسيت زدايي از طريق حركات چشم مي باشد و [4] EMDR هم گفته شده كه به معني باز فرآوري و از نو پردازش كردن است. اين تكنيك در راستاي تكنيك «دي بريفينگ» (debriefing) است و كاربرد زيادي هم در خانواده درماني و هم در رابطه با زوجين و هم افرادي دارد كه به خاطر داشتن تجارب وحشتناك و تلخ، دچار مشكل شدهاند. ما در اين بحث به شما ميگوييم كه چگونه ميشود آن تجارب را تا حدودي كم رنگ كرد تا موجب اختلال جدي در كار كرد خانواده و يا زوجين و يا افرد نگردد. واژة «شستشوي مغزي» كه گفته مي شود، همين است، البته ما در مغز و ذهن انسان چيزي به نام دليت (delete) نداريم، كه مثل رايانه اطلاعاتي را حذف كنيم و مغز ما طوري طراحي شده كه نميتواند چيزي را بطور كامل پاك كند و فقط ميتوانيم آنرا كم رنگ و كم اثر بكنيم. ما در اين تكنيك به فرد مي گوييم كه چشمان خود راببندد و حادثه و يا صحنه آزار دهنده را تصور كند و وقتي اوج ناراحتي اش فرارسيد با اشاره انگشت خود به ما علامت مي دهد و آنگاه چشمان خود را باز مي كند و انگشت مارا كه در فاصله بيست و پنج سانتيمتري قرار گرفته و در شعاع 180 درجه به اين طرف و آن طرف مي رود تعقيب نمايد و ما بيست بار اين كار را مي كنيم و ... و بالاخره در طي چند جلسه با اينكار بار هيجاني صحنه از تصاوير آن جدا مي شود و تصور صحنه ها ديگر آن آزار دهندگي را ندارد. البته ما در اينجا فقط براي آشنايي شما با اين تكنيك ها توضيحات گذرايي داديم و شما مي توانيد (اگر با مشكلي حاد در اين زمينه مواجه بوديد، اگر نه كه هيچ) براي انجام آنها زير نظر يك روان درمانگر با تجربه و متدين اقدام نماييد. *** همچنين براي فراموش كردن خاطرات تلخ گذشته ، راهكارهاي زير نيز موثر خواهد بود : 1. اصلاح نگرش نسبت به خاطرات تلخ گذشته؛ نگاهتان را بيشتر به جنبههاي مثبتي كه ميتواند در حوادث تلخ يافت معطوف كنيد. شما از خاطرات تلخ گذشته درسهاي زيادي گرفته ايد، اين درسها را جايگزين احساسات منفي سازيد. 2. توجه به زيبايىها و جلوههاى نيك زندگى حال و آينده. به هر حال، زندگي شما، زيباييها و خوشيهايي هم داشته و دارد. سعي كنيد بيشتر، آنها را در نظر بياوريد و آن خاطرات و خوشيها را جايگزين خاطرات بد و ناخوشايند سازيد. 3. رضايت به مقدرات الهى را هرگز از ياد نبريد. اين امر باعث مىشود كه فرد هنگام مواجهه با امور ناخوشايند، كمتر دچار برخى تجارب ناخوشايند روانى و بيمار گونه گردد. تعاليم اسلامى سعى دارد حالت رضا را در انسان تقويت كند. بشارت خداوند به شكيبايانى است كه در هنگام بروز حوادث، ناگوار مىگويد: «ما از آن خدا هستيم و به سوى او باز مىگرديم»( بقره (2)، آيه 156). 4. توجه به عموميّت داشتن حوادث تلخ نيز از ديگر مواردي است كه شما نبايد آن را از نظر دور سازيد. همواره به اين نكته توجه داشته باشيد كه هيچ كس در اين دنيا بدون مشكل و بدون رويدادها و حوادث ناخوشايند نيست و افراد بسياري هستند كه مشكلات و سختيها و مصيبتهايي شديدتر از آن چه را كه در مورد ما اتفاق افتاده، تحمل كردهاند. 5. سعي كنيد زندگي تان را تا حد امكان به حالت نرمال و روزمره تان بر گردانيد. 6. بيكار نمانيد. بيكاري باعث ميشود انسان به گذشته و خاطرات و حوادث ناخوشايندي كه براي او اتفاق افتاده بيشتر بينديشد. در مقابل، كار كردن و مشغول بودن انسان را از اين گونه افكار و مشغوليتهاي فكري باز ميدارد. بنابراين، سعي كنيد اوقات خود را با اعمالي مانند كار روزانه، ورزش، مطالعه، گردش و تفريح با دوستان، تماشاي تلوزيون و... پر كنيد و تا حد امكان وقت خالي براي خود باقي نگذاريد. همچنين هر گاه خاطرات و رويدادهاي تلخ گذشته به يادتان آمد ميتوانيد با مشغول كردن ذهنتان به كارهايي كه گفتيم فشار آنها را از روي خود برداريد. 7. تمرينات آرامبخش انجام دهيد. ( نمونه ای از این تمرینات را مي توانيد در اینجا مشاهده کنید) 8. انتظار نداشته باشيد كه خاطرات آن حادثه سريعاً از بين بروند، آنها ممكن است براي مدتي با شما باشند. 9. زياده از حد از خودتان انتظار نداشته باشيد. به خودتان زمان بدهيد تا تطابق به آنچه اتفاق افتاده است رخ دهد. 10. از ديگران دوري نكنيد. از تنهايي و گوشهگيري اجتناب نماييد. بلكه سعي كنيد بيشتر در جمع اعضاي خانواده و دوستان حاضر شويد و با آنان به گفتگوهاي لذت بخش بپردازيد. 11. از موضوعاتي كه موجب ياد آوري خاطرات گذشته شما مي شود، در حد امكان دوري كنيد. 12. به ياد داشته باشيد مشكل شما به مرور زمان، حل مي شود؛ پس زياد هم نگران نباشيد و حساسيت بيش از حد نسبت به اين موضوع خرج ندهيد. 13. قسمتى از برنامه هاى روزانه و هفتگى تان را به ورزشهاى جمعى مثل ( واليبال، بسكتبال، هندبال و..) اختصاص دهيد.